این کتاب، سومین دفتر از مجموعه شیوههای پیادهسازی است و در آن، افراد به شناخت بسترها و عرصهها و نیازهای زندگی دعوت میشوند تا چگونگی انتقال بایدها و نبایدهای الهی به بسترها و عرصهها را بیاموزند. چگونگی اجرای بایدها و نبایدها به محدودیتهای بستر و عرصه وابسته است و اگر فرد قادر به شناخت آنها نباشد، در واقع بایدها و نبایدها را ناقص شناخته و این، قدرت پیادهسازی بایدها و نبایدها را تضعیف میکند.